بزرگترین واقعیت سرگرم کننده بیسبال در سه مرحله متولد شد: در آخرین روز از نیمه اول فصل 2004، در آخرین روز از فصل 2004 و سال ها بعد، زمانی که مرد جوانی در ساحل رودخانه سنگ ها را لگد می زد و کشف کرد. نیمی از گل و بوته مدفون شده است. این یک قسمت رکورد، یک قسمت کنجکاوی و یک قسمت ترفند جادویی است. به طور مناسب، به بری باندز مربوط می شود، و به عنوان محقق حقایق سرگرم کننده بری باندز، نظر من این است که هرگز در صدر قرار نخواهد گرفت.
The Pledge در 10 ژوئیه 2004، براندون وب و آریزونا دایموندبکز با بری باندز و غول های سان فرانسیسکو روبرو شدند. در اینینگ اول، وب عمداً باندز را با یک دونده در رده دوم پیاده کرد و باندز رکورد تمام دوران (که توسط باندز، در سال 2002 تعیین شد) برای پیاده روی عمدی در یک فصل شکست. در سومین بار، وب عمداً او را دوباره راه انداخت و در هفتم او را عمداً برای بار سوم پیاده کرد. در این بین، باندز مجرد شد. خط ضربات او در آن روز به طور همزمان خارقالعاده بود و طبق انتظارات فصل باندز، معمولی بود: 1 به 1، سه پیاده روی عمدی. OPS او برای استراحت آل استار 1. 421 بود.
ساعت شماره 756
در 7 آگوست 2007، بری باندز رکورد هنک آرون در MLB را شکست. پخش اصلی را در ESPN+ تماشا کنید
این بالاترین OPS نیمه اولی است که یک خمیر تا به حال داشته است. دومین OPS برتر نیمه اول تا کنون 60 امتیاز کمتر است که توسط Babe Ruth 96 سال پیش تولید شد. پس از آن دو اجرای دیگر بیب روث و نیمه اول بری باندز انجام می شود. انواع روش های باورنکردنی برای مشاهده آنچه باندز در 77 بازی نیمه اول در آن فصل انجام داده بود وجود دارد: او 131 پیاده روی داشت، در نیمه اول فقط سه ضربه زد - خوزه باتیستا، جوی وتو (دو بار) و دوباره باند ز-از آن زمان در یک فصل کامل صدرنشین شده اند. او در نیمه اول 71 پیاده روی عمدی داشت، که 26 بیشتر از هر بازیکن غیرباندی است که تا به حال در یک فصل کامل، قبل یا بعد از آن تولید کرده است. درصد پایه او 0. 628 بود که 158 امتیاز بیشتر از هر غیر اوراق قرضه ای است که در یک فصل کامل از آن زمان تولید کرده است، و بیش از 70 امتیاز بالاتر از رکورد تاریخ غیر اوراق قرضه برای یک فصل کامل است. همیشه بهترین بازیکن بیسبال وجود دارد، اما باندز در آن زمان خارج از این رتبه بندی زندگی می کرد، زیرا کاری که او انجام می داد بیسبال نبود. تیم ها از مشارکت خودداری کردند، به روشی که سابقه ای نداشت و هیچ دنباله ای نداشت.
جردن شوسترمن ، از کباب خانواده Cespedes ، یک بار خاطرنشان کرد که به یک معنا ، چشمگیرترین واقعیت های سرگرم کننده در واقع سرگرم کننده ترین نیستند. وی خاطرنشان کرد: چشمگیرترین واقعیت جالب باری اوراق قرضه این است که او بیشتر از هر کسی در تاریخ به خانه های بیشتری برخورد کرد ، اما این دقیقاً سرگرم کننده نیست. این فقط یک واقعیت است. به همین ترتیب ، چشمگیرترین واقعیت سرگرم کننده نیمه اول فصل 2004 باری باندس این است که او بالاترین OPS نیمه اول را در تاریخ داشت و او رکورد زیادی را تعیین کرد. شصت نقطه OPS تفاوت بین آنتونی ریزو در سال گذشته و ژان سگورا است. این تفاوت بین اریک هومر سال گذشته و جوردی مرسر ، بین برایان دوزی و جاناتان ویلار است. این خیلی بهتر از باری باند در بهترین نیمه اول روت بود ، که خودش بهتر از هر هیت در تاریخ بود. هیچ کس تا به حال بهتر از اوراق قرضه نبوده و هیچ کس نزدیک نبوده است. این سرگرم کننده است ، اما من Funner را دیده ام.
غول در میان افسانه ها؟برای اوراق قرضه ، این چیزی بیش از یک کار بود. عکس AP/جف چیو
نیمه دوم نوبت غولها در Coors Field شروع شد و با پایان یافتن آن آغاز شد. اوراق قرضه در بازی اول نیمه دوم سه پیاده روی عمدی را به خود جلب کرد و تک آهنگ. این دو و کمتر به مدت دو و نیم ماه دیگر پیش رفت ، با این که اوراق قرضه هفت بار در 10 بازی صفحه در سریال های پایان فصل مقابل داجرز قدم می زد. در سومین بازی یک بازی بی معنی 162 ، او روی چهار توپ غیر عمدی قدم زد. بعداً او برای دفاع جایگزین شد. گزینه های او برای نیمه دوم 1. 421 بود!
همان چیزی که در نیمه اول بود!
او در نیمه اول و دوم همان OPS را داشت و 1. 421 بود!
از 300 بهترین نیمه اول تاریخ (توسط OPS) ، فقط دو بازیکن تاکنون دقیقاً همان OPS را در نیمه دوم تولید کرده اند: اوراق قرضه و Norm Cash در سال 1961. دو توضیح آسان برای نادر این دستاورد وجود دارد. اولین مورد این است که بازیکنانی که در نیمه اول آنقدر خوب بودند ، به احتمال زیاد در سطح بالایی از استعداد واقعی خود عمل می کردند و به دلیل رگرسیون بودند.(در واقع ، 253 نفر از 300 در نیمه دوم OP های پایین تری داشتند ، به همراه کسی که صدمه دیده و در نیمه دوم بازی نکرده است.) دوم این است که تعداد زیادی از آنها وجود دارد - به خصوص برای یک آمار کهبه هزارم بیان شده است - و شانس بسیار زیاد است که شما روی یک مورد دیگر فرود خواهید آمد. حتی اگر نزدیک باشد ، شما روی دیگری فرود خواهید آمد.
بنابراین وقتی Bonds دقیقاً دو بار روی همان عدد قرار می گیرد، چه می گوید؟دو رکوردی که زمانی در اختیار بیلی میچل بود را در نظر بگیرید: بیشترین امتیاز در یک بازی Pac-Man (3, 333, 360) و بیشترین امتیاز در یک بازی Donkey Kong (874, 300). اکنون، احتمالاً چیزی در مورد آن اعداد نمیدانید، به جز اینکه، به عنوان رکورد، آنها بالاترین رکوردهایی بودند که تاکنون ثبت شده است. اما اگر به شما بگویم که مدتی نه چندان بعد، یک بازی دیگر با 3333360، و سپس بازی دیگر و سپس بازی دیگر - دقیقاً 3،333،360، نه یک امتیاز بیشتر یا کمتر - احتمالاً استنباط خواهید کرد که 3،333،360 فقط این نیست. بالاترین بازی تاریخ اما بالاترین بازی ممکن. تصادف چند بازیکن که دقیقاً روی آن عدد دقیق فرود میآیند بسیار عالی خواهد بود. پس باید محدودیتی مصنوعی برای کسب امتیاز وجود داشته باشد. همانطور که، در واقع، وجود دارد: در 3, 333, 360، Pac-Man تصادف می کند. رکورد فقط یک رکورد نیست، بلکه یک حداکثر واقعی و نظری است. این کمال است.
در همین حال، رکورد Donkey Kong میچل، بارها و بارها توسط خودش و بازیکنان بعدی در صدر قرار گرفت. در آن زمان بهترین بود، اما همچنان ناقص بود. هنوز هم می توان آن را بهبود بخشید.
با تکرار دقیق 1. 421، به نظر می رسد که بری باندز وجود حداکثر را ثابت کرده است. مغز فکر می کند این نمی تواند یک تصادف باشد. خیلی بعید استخیلی دقیق است. ما به طور منطقی می دانیم که این درست نیست - می دانیم که، مطمئنا، باندز می توانست به جای راه رفتن در آخرین ضربات خود، دو برابر شود و OPS نیمه دوم خود را چند امتیاز بالاتر برد - اما این یک تصادف بسیار بعید است. که به نظر می رسد باید یک طراحی هوشمند در پشت آن وجود داشته باشد.
و واقعاً چیزی خودکار در مورد بری باندز در سال 2004 وجود داشت. شما بازیهای غولها را تماشا میکردید و شمارش میکردید که تا زمانی که او ضربه بزند، چه تعداد ضربات باقی مانده است، زیرا دقیقاً میدانستید که قرار است چه اتفاقی بیفتد. فصل او فقط باورنکردنی نبود. کمال بودمن آن را دیدم. و 1. 421/1. 421 برهان است.
یک رکورد معمولاً یک نقطه داده است: مجموعی که بالاتر از هر نقطه داده قبلی است. با این حال، یک واقعیت سرگرمکننده تقریباً همیشه دو عدد، یا دو واقعیت، یا دو جزئیات را نشان میدهد که در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، به گونهای که شگفتزده، روشن یا مبهوت شود. یک عدد از رابطه خود با عدد دیگر معنای بیشتری می گیرد، بنابراین حقیقت جدیدی پدیدار می شود. در این مورد، حقیقتی که آشکار میشود این است که بری باندز فقط ماورایی نبود، بلکه آنقدر دقیق تنظیم شده بود که دقیقاً به این قله خارقالعاده، روی دکمه، دو بار رسید. یا اینکه بری باندز فقط دنیای ماورایی نبود، بلکه به معنای واقعی کلمه از کارهایی که یک بازیکن بیسبال می تواند انجام دهد را به حداکثر رساند. یک نقطه بیشتر ممکن نیست
پرستیژ قسم می خورم که آنچه می خواهید ببینید واقعی است. ترفند نیست. من چیزی را تغییر نداده ام. این واقعی است.
او یک امتیاز بیشتر گرفت. به نحوی.
چه طور ممکنه؟من سال هاست که با این سوال دست و پنجه نرم می کنم. در ابتدا، من فقط فرض میکردم که بیسبال-ریفرنس مجموع فصل را گرد میکند، اما نه تقسیمهای نیمه اول و دوم را. اما میتوانیم این ارقام را به ارقام بسیار زیادی برسانیم و ببینیم که اینطور نیست:
تمام گرد کردن، به طور مداوم و مناسب انجام می شود، و OPS فصلی او بالاتر از هر دو نیمه به تنهایی باقی می ماند. بهش فکر کن. برای مدت طولانی به آن فکر کنید. این نباید ممکن باشد! چه طور ممکنه؟
اگر نمیخواهید ببینید که دست کمی کجاست - یا اگر فقط میخواهید از بخش ریاضی این مقاله اجتناب کنید - میتوانید همین حالا متوقف شوید. با سوت زدن، این واقعیت سرگرم کننده را با خود حمل کنید. این موضوع را به نوه های خود بگویید. آن را روی پشت خود خالکوبی کنید.
اگر کنجکاو هستید، فکر می کنم بالاخره متوجه شدم. همانطور که می دانید OPS درصد پایه به اضافه درصد شل شدن است. یک نقطه از OBP را اضافه کنید و یک نقطه شل شدن را از دست بدهید و OPS ثابت می ماند. به آن جدول نگاه کنید و می توانید ببینید که باندز 38 امتیاز کاهش در نیمه دوم اضافه کرد، اما 38 امتیاز OBP را از دست داد.
اما OBP و slugging از مخرج های مختلفی استفاده می کنند. پیاده روی به عنوان ظاهر بشقاب - مخرج در محاسبه OBP - به حساب می آید، اما نه به عنوان یک at-bat، مخرج در SLG. در نیمه اول، باندز 325 صفحه ظاهر شد، اما تنها 189 خفاش یا 58 درصد به همان تعداد. در نیمه دوم او کمتر راه می رفت، بنابراین در 292 بازی در صفحه 184 ضربه خفاش داشت - 63 درصد.
این کمی پیچیده است، اما نکته اصلی این است که نیمه اول و نیمه دوم برای هر آمار متفاوت با یکدیگر سنجیده می شوند. نیمه اول او 53 درصد از بازی های بشقاب او را نشان می داد، اما فقط 51 درصد از بازی های او را در بازی های خفاش نشان می داد.
او در نیمه اول OBP بهتری داشت که نشان دهنده 53 درصد از OBP فصلی او است. او بدترین SLG را در نیمه اول داشت، اما تنها 51 درصد از SLG فصلی او را تشکیل می دهد. OBP بهتر او نسبت به OBP "بد" او بیشتر از SLG "بد" او در برابر SLG خوب او سنجیده می شود.
اگر نیمه اول و دوم باندز دقیقاً به طور مساوی وزن شود، هم برای OBP و هم برای SLG، غیرممکن است - به معنای واقعی کلمه غیرممکن - برای OPS بالاتر از هر دو نیمه باشد. OBP او 0. 6083، SLG او 0. 8126، OPS او 1. 421 بود. اما پس از وقفه آل استار، لیگ کمی از استراتژی همیشه راه رفتن باندز عقب نشینی کرد. شاید به این دلیل بود که تیمهای بیشتری از مسابقه پرچم خارج میشدند. شاید به این دلیل بود که J. T. برف با داشتن یک فصل پر شور، شروع به زدن پشت سر او در ترکیب کرد. شاید این حماقت بود -- بالاخره باندز در نیمه دوم 0. 832 کاهش یافت، زمانی که آنها سعی کردند بیشتر به او ضربه بزنند. اما نتیجه جادویی بود: OPS او یک امتیاز اضافی را به سرقت برد. او در Pac-Man 3333361 امتیاز کسب کرده بود.
البته این یک رکورد است. اوراق قرضه با 1. 422 رکورد OPS در تمام دوران را دارد. ممکن است هرگز شکسته نشوداما به عنوان یک واقعیت سرگرم کننده، مطمئنا هرگز شکسته نخواهد شد.