درک چرخه احساسات سرمایه گذار

  • 2021-02-7

ممکن است انتظار داشته باشید وقتی سرمایه گذاری های شما در هنگام ارزش گذاری به خوبی عمل می کنند یا ناامید می شوند ، احساس هیجان می کنند اما موجی از احساسات دیگر وجود دارد که بیشتر ما در پاسخ به شرایط بازار تجربه می کنیم. ما به این چرخه نگاهی می اندازیم و چگونه در هر نقطه بین راحتی عاطفی و بازده بلند مدت ، تجارت خاصی را انجام می دهیم.

همه ما ممکن است افراد باشیم اما به عنوان سرمایه گذاران پاسخ های ما به نحوه عملکرد بازارها اغلب بسیار شبیه است.

نمودار زیر یک چرخه معمولی از احساسات سرمایه گذار یا پاسخ های احتمالی ما به افزایش و سقوط سرمایه گذاری های ما را نشان می دهد.

Barclays graph for cycle of investor emotions

مرحله اول: بی میلی

عدم تمایل صفت انسانی است که چرخه معمولی احساسات بازار را برطرف می کند. برای بسیاری از سرمایه گذاران مورد علاقه ، این وضعیت عاطفی پیش فرض است ، فقط به این دلیل که افراد به طور کلی از ریسک پذیری می ترسند و آن را اشتباه می گیرند ، بیش از آنکه نگران گم شدن باشند.

البته بسیاری از سرمایه گذاران تمایلی در نهایت موفق به شجاعت ورود به بازار می شوند. به طور کلی ، وقتی می توانند مزایای ملموس از رونق پایدار بازار را ببینند ، وقتی سهام در حال ارسال سودهای مداوم هستند ، سرمایه گذاری می کنند. در این مرحله است که بسیاری از ما احساس می کنیم که واقعاً از دست می دهیم. این البته به طور طبیعی می تواند ما را به سمت موفقیت های گذشته سوق دهد ، همانطور که در طول رونق فناوری و شلوغی در اواخر قرن اتفاق افتاد.

مرحله دوم: خوش بینی ، هیجان و (غیر منطقی)

به طور طبیعی ، هرچه بازارهای بهتر انجام می شود ، احتمال دارد که عدم تمایل ما از بین برود. پوشش مثبت مطبوعات همراه با دوستان و همکاران به ما اطلاع می دهد که چگونه سرمایه گذاری های آنها انجام داده است می تواند به معنای این باشد که ما می خواهیم یک قطعه از عمل نیز بخواهیم. از نظر عاطفی این می تواند یک منطقه راحتی جذاب باشد زیرا در چنین سناریویی ، بر خلاف گله ، با آن مخالف هستیم.

یک دوره پایدار از حرکت مثبت در بازار همچنین می تواند به ما کمک کند تا نگرانی های خود را در مورد ضرر و ادراکات از خطر کنار بگذاریم - از قضا ، فقط وقتی بازارها ممکن است دورترین سقوط داشته باشند. در حالی که خرید بالا به احتمال زیاد بازده شما را کاهش می دهد ، اگر بتوانید به برنامه سرمایه گذاری خود بپیوندید ، در نهایت بازده متوسط باید امیدوارم مثبت شود ، اگرچه این تضمین نشده است. از همه مهمتر ، اگر در بالا بخرید ، تأثیر بالقوه ای در ساخت تجربیات کوتاه مدت بعدی به مراتب دشوارتر به نظر می رسد.

شما هرگز نمی دانید که آیا بازارها به اوج خود رسیده اند یا خیر. یکی از راه های کاهش شانس شما برای گرفتار شدن از چرخه بازار ، سرمایه گذاری منظم تر به طور منظم است. به این ترتیب ، وقتی قیمت ها پایین و کمتر است ، سهام بیشتری را خریداری می کنید ، و به صاف کردن نوسانات کمک می کند.

مرحله سوم: انکار ، ترس ، ناامیدی و وحشت

برداشت های اول تمایل به ماندگاری دارند و وقتی سرمایه گذاری می شود - نقطه زمانی که ما شروع به سرمایه گذاری می کنیم ، به یک حیاط تبدیل می شود ، که ما در مورد سود و زیان های آینده در برابر آن قضاوت خواهیم کرد. هنگامی که بازارها در حال افزایش هستند ، ما اغلب انتظارات کاملی از عملکرد سرمایه گذاری ما داریم. با این حال ، هنگامی که بازارها بی ثبات و نیش می کنند ، ما به عنوان سرمایه گذاران به طور کلی شروع به محافظت از روانشناختی از خبر بد می کنیم و به انکار می روند. در اینجا ، عدم تمایل به فروش می تواند وارد شود ، زیرا ما سعی می کنیم هرگونه سقوط کوچک را بر اساس درک خود که بازارها برای همیشه افزایش نمی یابد ، منطقی کنیم. امید ما این است که بازارها بهبود یابند ، اما این بدان معنی است که ما نمی توانیم به چشم انداز سرمایه گذاری اساسی نگاه کنیم.

این بدان معناست که بازارها می توانند برای یک دوره از نظر مصنوعی بالا بمانند ، که اجازه می دهد تا خبرهای بد جمع شود. اما در چنین شرایطی حجم معاملات می تواند خشک شود. این الگوی به ویژه در مورد فروش املاک ، جایی که معمولاً دلبستگی عاطفی قوی وجود دارد ، مشهود است. احتمالاً خانه یک فرد بخش بزرگی از ثروت کلی آنها را نشان می دهد و اگر بازار املاک پس از لذت بردن از یک دوره پایدار سود ، غواصی می کند ، مردم غالباً خود را مایل به فروش با قیمتی نمی دانند که معتقدند زیر ارزش بازار آن است.

اما دیر یا زود برخی از سرمایه گذاران به فروشندگان اجباری تبدیل می شوند که به نوبه خود می تواند سیل ها را باز کند و باعث کاهش قیمت ها شود. در این مرحله احساسات سرمایه گذاران به طور کلی از انکار و ترس ، به ناامیدی و وحشت تبدیل می شوند.

مرحله چهارم: کاپیتولاسیون ، ناامیدی ، افسردگی ، بی تفاوتی ، بی تفاوتی ... و دوباره بی میلی

هنگامی که یک بحران رخ می دهد ، پاسخ سرمایه گذار معمولی فروش این است که ما از ضررهای بیشتر می ترسیم ، نه اینکه به این دلیل که واقعاً به ثروت خود نیاز داریم تا پول نقد داشته باشیم. البته ، این امر کاملاً منطقی است که در تلاش برای رفع اضطراب شدید سرمایه گذاری در بازار در حال سقوط از بین برود. در این مرحله شما تصمیم می گیرید که مدیریت احساسات خود از مدیریت سرمایه گذاری های شما مهمتر است. با این حال نه تنها باید ضررهای خود را بپذیرید بلکه باید هزینه های معاملاتی را نیز تحمل کنید.

البته ، می تواند دلیل خوبی برای فروش وجود داشته باشد ، به عنوان مثال ، اگر یک مدیر صندوق که از آن حمایت می کردید دیگر در صندلی رانندگی نیست ، یا اصول شرکتی که سهام خود را خریداری کرده اید برای بدتر تغییر کرده است.

پس از ورود به سیستم ، بازگشت به حالت خوش بینی بسیار ساده تر از آنچه گفته می شود. بسیاری می گویند که واکنش طبیعی تر این است که به تدریج راه خود را در حالی که دوره های ناامیدی ، افسردگی ، بی تفاوتی ، بی تفاوتی و در نهایت به عدم تمایل بازگشت ، به عقب برگردانیم. این روند می تواند سالها طول بکشد و خطر این است که سرمایه گذاران بهبودی را از دست ندهند. برای اطمینان از اینکه بازارها گوشه ای را تبدیل کرده اند ، می تواند مدتی طول بکشد.

غالباً اینگونه بوده است که وقتی بازارها بیشتر مضطرب هستند ، صعود بالقوه بزرگترین است. همانطور که مشهورترین سرمایه گذار جهان وارن بافت یک بار توصیه می کرد "وقتی دیگران حریص هستند و فقط وقتی دیگران می ترسند ، حریص هستند."این زمانی است که سرمایه گذاری منظم می تواند ارزشمند باشد و به شما کمک می کند تا به یک سرمایه گذار با نظم تر تبدیل شوید. شما صرف نظر از اینکه قیمت بالا یا پایین است سرمایه گذاری می کنید. این امر برخی از احساسات را از سرمایه گذاری خارج می کند و از هرگونه تأخیر در کار کردن پول شما جلوگیری می کند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.