عوامل اساسی که بر ارزش ارز تأثیر می گذارد

چندین عامل اساسی وجود دارد که به شکل گیری قدرت یا ضعف طولانی مدت ارزهای اصلی کمک می کند و شما را به عنوان یک معامله گر فارکس تحت تأثیر قرار می دهد.

ما آنچه را که فکر می کنیم مهمترین آنها برای لذت خواندن شما است ، گنجانده ایم:

رشد اقتصادی و چشم انداز

ما با اقتصاد و چشم انداز که توسط مصرف کنندگان ، مشاغل و دولت ها برگزار می شود ، آسان شروع می کنیم.

مصرف کنندگان احساس خوشبختی و امنیت می کنند و پول خرج می کنند. شرکت ها با میل خود این پول را می گیرند و می گویند ، "سلام ، ما درآمد کسب می کنیم!فوق العاده!حالا ... اوه ، ما با این همه پول چه می کنیم؟ "

شرکت هایی با پول خرج می کنند. و همه اینها درآمد مالیاتی سالم را برای دولت ایجاد می کند.

آنها روی هیئت مدیره می پرند و همچنین شروع به خرج کردن می کنند. اکنون همه در حال خرج کردن هستند ، و این تمایل به تأثیر مثبت بر اقتصاد دارد.

از طرف دیگر ، اقتصادهای ضعیف معمولاً همراه با مصرف کننده هایی هستند که هزینه نمی کنند ، مشاغلی که پول نمی گیرند و هزینه نمی کنند ، بنابراین دولت تنها کسی است که هنوز هزینه می کند. اما منظور را فهمیدی.

هر دو چشم انداز اقتصادی مثبت و منفی می توانند تأثیر مستقیمی در بازارهای ارز داشته باشند.

متداول ترین اندازه گیری رشد اقتصادی تولید ناخالص داخلی است.

تولید ناخالص داخلی مخفف "تولید ناخالص داخلی" است و نشان دهنده ارزش کل پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده (و فروخته شده) در یک کشور در یک دوره زمانی (به طور معمول یک سال) است.

تولید ناخالص داخلی یک عکس فوری اقتصادی از یک کشور را ارائه می دهد که برای تخمین اندازه اقتصاد و نرخ رشد استفاده می شود.

در اینجا یک تجسم از Howmuch. net وجود دارد که 86 تریلیون دلار اقتصاد جهانی را در یک نمودار نشان می دهد:

• ایالات متحده هنوز بزرگترین اقتصاد جهان است.
• چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است.
• ایالات متحده و چین در کنار هم نزدیک به 40 ٪ از تولید ناخالص داخلی اقتصادی جهانی را تشکیل می دهند.
• 15 اقتصاد برتر نشان دهنده 75 ٪ از کل تولید ناخالص داخلی جهانی است.

جریان سرمایه

جهانی سازی ، پیشرفت های تکنولوژیکی و اینترنت همه در سهولت سرمایه گذاری پول شما تقریباً در هر نقطه از جهان ، صرف نظر از جایی که شما به خانه می روید ، کمک کرده اند.

شما فقط چند کلیک از ماوس (یا یک تماس تلفنی برای شما افرادی که در دوره ژوراسیک دهه 2000 زندگی می کنند) از سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار نیویورک یا لندن ، تجارت Nikkei یا Hang Seng Seng ، یا از افتتاحیه یا افتتاحیهیک حساب کاربری برای تجارت دلار آمریکا ، یورو ، ین و حتی ارزهای عجیب و غریب.

جریانهای سرمایه به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاری ، میزان پولی را که به داخل و خارج از کشور یا اقتصاد وارد می شود ، اندازه گیری می کند.

نکته مهمی که می خواهید از آن پیگیری کنید ، تعادل جریان سرمایه است که می تواند مثبت یا منفی باشد.

هنگامی که یک کشور تعادل جریان سرمایه مثبت دارد ، سرمایه گذاری های خارجی که به کشور می آیند بیشتر از سرمایه گذاری های خارج از کشور است.

تعادل جریان سرمایه منفی برعکس است. سرمایه گذاری های ترک کشور برای برخی از مقصد های خارجی بیشتر از سرمایه گذاری است.

با ورود سرمایه گذاری بیشتر به یک کشور ، تقاضا برای ارز آن کشور افزایش می یابد زیرا سرمایه گذاران خارجی برای خرید ارز محلی باید ارز خود را بفروشند.

این تقاضا باعث افزایش ارزش ارز می شود.

عرضه و تقاضای ساده.

و شما حدس زده اید ، اگر عرضه برای ارز زیاد باشد (یا تقاضا ضعیف است) ، ارز تمایل به از دست دادن ارزش دارد.

هنگامی که سرمایه گذاری های خارجی یک چهره را انجام می دهد ، و سرمایه گذاران داخلی نیز می خواهند تیم ها را تغییر دهند و ترک کنند ، و پس از آن شما به وفور ارز محلی دارید زیرا همه در حال فروش و خرید ارز هر کشور خارجی یا اقتصادی هستند که در آن سرمایه گذاری می کنند.

سرمایه خارجی چیزی بیش از کشوری با نرخ بهره بالا و رشد اقتصادی قوی ندارد. اگر یک کشور نیز دارای بازار مالی در حال رشد داخلی باشد ، حتی بهتر!

بازار سهام پررونق ، نرخ بهره بالا ... چه چیزی را دوست ندارد؟!سرمایه گذاری خارجی در حال جریان است.

و دوباره ، با افزایش تقاضا برای ارز محلی ، ارزش آن نیز افزایش می یابد.

جریان تجارت و تعادل تجارت

تجارت بین المللی را می توان به طور گسترده ای بین تجارت کالاها (کالا) و خدمات متمایز کرد. بخش عمده تجارت بین المللی مربوط به کالاهای فیزیکی است ، در حالی که خدمات سهم بسیار کمتری را تشکیل می دهند.

تجارت جهانی کالاها طی یک دهه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است و از حدود 10 تریلیون دلار در سال 2005 به بیش از 18. 89 تریلیون دلار در سال 2019 افزایش یافته است.

ما در یک بازار جهانی زندگی می کنیم. کشورها کالاهای خود را به کشورهایی می فروشند که آنها را می خواهند (صادرات) ، و در عین حال کالاهای مورد نظر خود را از سایر کشورها (واردات) خریداری می کنند.

به خانه خود نگاهی بیندازید. بیشتر وسایل (الکترونیک ، لباس ، اسباب بازی های سگ) که در اطراف آن قرار دارند احتمالاً در خارج از کشوری که در آن زندگی می کنید ساخته شده است.

اگر در ایالات متحده زندگی می کنید ، به تمام کشورهای مختلفی که ایالات متحده با آنها معامله می کند نگاه کنید.

هر بار که چیزی خریداری می کنید ، باید برخی از پول های سخت درآمد خود را رها کنید.

هرکسی که ویجت خود را از آن بخرید ، باید همین کار را انجام دهد.

واردکنندگان ایالات متحده هنگام خرید کالا با صادرکنندگان چینی پول مبادله می کنند. و واردات چینی هنگام خرید کالا با صادرکنندگان اروپایی مبادله می کند.

تمام این خرید و فروش با مبادله پول همراه است که به نوبه خود جریان ارز را به داخل و خارج از کشور تغییر می دهد.

تراز تجاری (یا مانده تجارت یا صادرات خالص) نسبت صادرات به واردات برای اقتصاد معین را اندازه گیری می کند.

این تقاضا برای کالاها و خدمات آن کشور و در نهایت ارز آن نیز نشان می دهد.

اگر صادرات بالاتر از واردات باشد ، مازاد تجارت وجود دارد و مانده تجارت مثبت است.

اگر من از صادرات بالاتر باشد ، کسری تجاری وجود دارد و مانده تجارت منفی است.

Exports >واردات = مازاد تجارت = مانده تجارت مثبت (+)

Imports >صادرات = کسری تجارت = تعادل تجاری منفی (-)

کسری تجارت چشم انداز کاهش قیمت ارزی در مقایسه با سایر ارزها است.

واردکنندگان خالص ابتدا برای خرید ارز بازرگان خارجی که کالاهای مورد نظر خود را می فروشند ، باید ارز خود را بفروشند.

هنگامی که کسری تجاری وجود دارد ، ارز محلی برای خرید کالاهای خارجی فروخته می شود.

به همین دلیل ، ارز یک کشور با کسری تجاری در مقایسه با ارز یک کشور با مازاد تجاری کمتر تقاضا است.

صادرکنندگان خالص ، کشورهایی که بیش از واردات صادر می کنند ، می بینند که ارز آنها بیشتر توسط کشورهایی که علاقه مند به خرید کالاهای صادر شده هستند خریداری می شود.

مازاد تجارت تمایل به قدردانی از ارز دارد.

این تقاضای بیشتر است و به ارز آنها برای به دست آوردن ارزش کمک می کند.

این به دلیل تقاضای ارز است.

این امر به این دلیل است که وقتی صادرکنندگان ارزهای خارجی را که به خارج از کشور تبدیل می کنند به ارز داخلی خود تبدیل می کنند ، این امر باعث می شود فشار صعودی بر ارز داخلی وارد شود.

ارزهای موجود در تقاضای بالاتر بیشتر از قیمت های تقاضای کمتری دارند.

این شبیه به ستاره های پاپ است. از آنجا که او بیشتر تقاضا است ، تیلور سویفت بیشتر از صورتی پرداخت می شود. همین مورد با جاستین بیبر در مقابل یخ وانیل.

دولت: حال و آینده

پس از بحران بزرگ مالی (GFC) در اواخر دهه 2000 باعث رکود اقتصادی بزرگ شد ، همه چشمان به طرز چشمگیری در حال تماشای دولت های مربوطه کشور خود بودند ، با تعجب از مشکلات مالی که با آن روبرو می شوند ، و امید به نوعی مسئولیت مالی که به حرکات خاتمه می یابد احساس می شودکیف پول ما

یک دهه بعد ، ما اکنون با وضعیت مشابهی روبرو هستیم که جهان سعی می کند در یک بحران بهداشت جهانی و فروپاشی اقتصادی ناشی از همه گیر کروناویروس (COVID-19) حرکت کند.

بی ثباتی در دولت فعلی یا تغییر در دولت فعلی می تواند تأثیر مستقیمی بر اقتصاد آن کشور و حتی ملل همسایه داشته باشد. و هرگونه تأثیر بر اقتصاد به احتمال زیاد بر نرخ ارز تأثیر می گذارد.<Span> شبیه به ستاره های پاپ است. از آنجا که او بیشتر تقاضا است ، تیلور سویفت بیشتر از صورتی پرداخت می شود. همین مورد با جاستین بیبر در مقابل یخ وانیل.